1- تفاوت داستان كوتاه و قصه
« در قصه « آدم ها» به صورت كلي تر مطرح شده اند، اما در « داستان» آن كليات با « شخصيت پردازي دقيق تر» به تكامل رسيده اند.
رابطه هاي علي و معلولي و عناصر ديگر داستان نويسي را گسترده تر، بهتر و دقيق تر مي توان در داستان – داستان كوتاه- يافت. به عبارت ديگر « چيزي كه دنيا الان دارد به آن مي پردازد داستان است»، زيرا قصه، قالب كلي تري دارد و متعلق به قبل است.
« توصيف» در قصه، توصيفي است بي توجه به كليت داستان؛ مثلا جايي كه در و ديوار اتاقي اصلاً در برداشت خواننده از شخصيت يا فضا تأثيري ندارد – و گاهي حتي در تضاد با آن است- نويسنده جملات بسياري را به توصيف گل، بوته، رنگ، لباس و چهره اختصاص داده و اگر كساني هم براي اين توصيف حدي معين در نظر گرفته اند، به توصيف عيني پرداخته اند. حال آن كه درداستان، توصيف ذهني اهميت و نمودي بسيار دارد و توصيف عيني هم اگر هست- كه هست- درچارچوب مشخص مي گنجد.
تفاوت ديگر اين دو، از جهت «زبان» مي باشد؛ زبان قصه روايتي و گزارشي است، ولي زبان داستان تصويري و حسي.
در قصه « كلمات» فقط براي تشكيل جمله و رساندن پيام جمله آمده اند، ولي در داستان هركلمه نقش تصويري و القايي ويژه اي دارد، كه نه تنها جمله را مي سازد، بلكه برداشتي از شخصيت، نگاه نويسنده، كنش ها و احتمالاً فضا و مانند آن را در ذهن خواننده حك مي كند.»
نیلوفر صلاحی داستان ,توصيف ,جمله ,اند، ,تفاوت ,ديگر ,توصيف عيني ,داستان كوتاه ,تفاوت داستان منبع
درباره این سایت